چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد
و او هنوز شکوفاست بین آدمها
کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند
غروب زمزمه پیداست بین آدمها
چه می شود همه از جنس آسمان باشیم
طلوع عشق چه زیباست بین آدمها
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها
به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو
دلت به وسعت دریاست بین آدمها
برچسب‌ها:
مثل من کسی توی دنیا نبود
کسی شاید اینجوری تنها نبود
دلم ازغم لحظه ها می گرفت
از این روزگاری که با ما نبود
برچسب‌ها:
علم بهتر بود یا ثروت؟
هیچ کدوم!
یه ذره معرفت
برچسب‌ها:
من ازسوخته دلانم به کسی کینه ندارم/یک شهر پر از دشمن و یک دوست ندارم
برچسب‌ها:
مــن براي متنفر بودن از کساني که از من متنــفـرند وقتــي ندارم؛ زيرا درگير دوســت داشتن کساني هستم که مــرا دوست دارند.
برچسب‌ها:
امروز داشتم به قول خودم درس می خواندم که یهو تلفن زنگ زد شماره اش به طرفای دانشگاهم می خورد جالب بود صدای طرف را می شناختم
گفت: ببخشید خانم حسینی؟
- نه اشتباه گرفتید!
حالا هفته آینده شکم را به یقین تبدیل می کنم!
برچسب‌ها:
خدا آن حس زیباییست که در تاریکی سحرا زمانی که هراس مرگ میدزدد سکوتت را یکی همجون نسیم دشت میگوید کنارت هستم ای تنها...
برچسب‌ها:
مجویید در من ز شادی نشانه
من و تا ابد این غم ِ جاودانه
من آن قصه ی تلخ ِ درد آفرینم
که دیگر نپرسند از من نشانه
نجوید مرا چشم ِ افسانه جویی
نگوید مرا ، قصّه گوی زمانه
من آن مرغ ِ غمگین ِ تنها نشینم
که دیگر ندارم هوای ترانه
ربودند جفت مرا از کنارم
شکستند بال ِ مرا ، بی بهانه
من آن تک درختم که دژخیم ِ پاییز
چنان کوفته بر تنم تازیانه
که خفته است در من فروغ ِ جوانی
که مرده است در من امید ِ جوانه
نه دست ِ بهاری نوازد تنم را
نه مرغی به شاخم کند آشیانه
من آن بی کران ِ کویرم که در من
نیفشانده جز دست ِ اندوه ، دانه
چه می پرسی از قصّه ی غصه هایم ؟
که از من تو را خود همین بس فسانه
که من دشت ِ خشکم که در من نشسته است
کران تا کران ، حسرتی بی کرانه
از : حسین منزوی
برچسب‌ها:
دوباره می خندم!
کسی نمی فهمه تو گریه کردی!
حتی افراد پرادعا هم نمی فهمند!
از بس سردم که با اولین بغض کل چشام قرمز نمیشه تا همه بگن بهم وااای عزیزم گریه کردی؟
برچسب‌ها:
دلگیرم!
نمی دانم چرا؟
یعنی میدانم اما محرم این هوش جز بی هوش نیست!
همه به قول خودشون هستند اما نیستند همه بقول خودشون رفیقند اگر بمیرم می گن من باهاش صمیمی بودم اما...
از عادی ترین ویژگی های من ازش بپرسن یه چیز گنگ در خاطر دارند!
خسته ام!
با این همه قرصی که خوردم یه فیل بود برای همیشه میرفت اما
نمی دانم چرا هیچی تمام نمی شه!
پایان!
برچسب‌ها:
از یه طرف نمک های استاد!
از طرف دیگه حوصله نداشتن من برای ماندن در کلاس!
آخرش حوصلمو سر برد از بس نمک ریخت والا شوره زدم با این همه نمک!
کفری شدم آخه به ما چه که اسم اون شکل هذلولیه!
عصبانی شدم با جدیت پرسیدم: شما بگید ماها بهش چی بگیم!
استاد- اسمشوبذار عم قزی
من - لابد دور کلاش قرمزی!
دیگه صدا به صدا نرسید!
بمب خنده!
تا آخر زنگ عذاب وجدان گرفتم که چرا جواب استاد را دادم!
برچسب‌ها:
سوختن قصه ي شمع است ولي قسمت ماست شايد اين قصه ي تنهايي ماكار خداست آنقدر سوخته ام با همه بي تقصيري كه جهنم نگذارد به تنم تاثيری
برچسب‌ها:
کسی چه میداند
امروز چند بار فرو ریختم؟
از دیدن کسیکه
فقط لباسش شبیه تو بود!
برچسب‌ها:
اگر علم بهتر از ثروت است! پس چرا سرنوشتمان را رقم زدی نه قلم!؟
برچسب‌ها:
اعتماد مثل كاغذه اگه مچاله شد، هر چقدر هم صافش كنى معجزست به حالت اولش برگرده اونم با کلی سختی
برچسب‌ها:
آشفتگی من از این نیست که تو به من دروغ گفتی, آشفته از آنم که دیگر نمیتوانم تو را باورکنم. (فردریش نیچه)
برچسب‌ها:
بدترين مسئله در مورد يك كره خر اين است كه خواهی نخواهی روزی خر ...می شود...! رابرت هينلين
برچسب‌ها:
آخر پاییز شد ،
همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!
بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی ...
بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی ...
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ...
فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟!
جوجه ها را بعدا با هم می شماریم
برچسب‌ها:
آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها !!
بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی ...
بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی ...
بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ...
فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟!
جوجه ها را بعدا با هم میشماریم ...
برچسب‌ها:
مرگ یک رابطه زمانیه که گوشی ها میرن رو سایلنت!
برچسب‌ها:
آن چه را گذشته است فراموش کن وبدان چه نرسیده است رنج واندوه مخور.
(زرتشت)
برچسب‌ها:
باید سفر کنم از پشت پنجره... شاید که یاد تو از یاد من بره!!!!
برچسب‌ها:
آن جا كه ديگران هستند ، من نيستم ، و اينجا كه من هستم انگار هيچ كس نيست
برچسب‌ها:
شاید “درد” را از هر طرف بخوانی درد داشته باشد
اما “درمان” که نباشی “نامرد” می شوی . . .
برچسب‌ها:
.: Weblog Themes By Pichak :.